loading...

𝐏𝐀𝐑𝐀𝐃𝐨𝐗

دستــــ نوشتهـــ هاے [].𝐌𝐨𝐫𝐩𝐡𝐢𝐧𝐞..و..𝐬𝐨𝐰𝐠𝐨𝐥[]

بازدید : 341
پنجشنبه 16 مهر 1399 زمان : 12:37

ما که کور نبودیم همه چیو میفهمیدیم اما خو به روی خودمون نمیاوردیم میگفتیم دلش میشکنه ناراحت میشه دریغ ازینکه دله خودمون پاره پاره بود خیلی جاها عقل حکم میکرد بی رحم شیم براش اما بازم خودمونو میزدیم به کوچه علی چپ و حرف عقلمونو هی پشت گوش مینداختیم خیلی جاها به بودنمون توهین شد با اینکه بودیم اما بازم دلش نخ کش گذشته و آدمای گذشتش بود محبته مارو نمیدید و دلش برای آدم بده زندگیش تنگ میشد اینجا دیگه منطق با یه تو دهنی هشدار داد ک باید بارو و بندیلمونو ببندیمو بریم اما بازم به خودمون وعده سره خرمن دادیم.سرتو درد نیارم بزرگوار خلاصه اونقدر موندیمُ موندیمُ موندیم،اونقدر سوختیمُ دَم نزدیم که اخرش خودمون خسته شدیم و بارمونو گذاشتیم رو کولمونُ اونو برای همیشه با بی رحمیاش تنها گذاشتیم. بزرگوار میخام بگم که یه ادم هر چقدرم که خوب و مهربون باشه اما ته تهش صبرش تموم میشه و واسه همیشه میزاره میرهاخرش‌بی‌اینکه‌بهتون‌بگم‌میرم

مادل گرفته ها مهربون هستیم
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی